ال سولز اونیو



کلاس سوم دبستان معلم نچندان خوش فکرمان شرط کرده بود که هر روز صبح جدول ضرب را از ما امتحان بگیرد. باید کل جدول ضرب را روی کاغذ مینوشتیم و هرکسی زودتر تمام میکرد و هیچ غلطی هم نداشت میتوانست از آن به بعد با خودکار بنویسد. و فکر کن که چه اشتیاقی بود کنار گذاشتن مداد سوسماری زبر و دست گرفتن خودکار بیک آبی و قرمز. یاسمن دوست صمیمی ام بود. اولین نفری بود که شرط را برد. دو سه روز بعدش، وقتی نوشتم 10 10مساوی صد، سرم را بلند کردم و دیدم همه ی بچه ها هنوز دارند مینویسند. موقع دویدن سمت میز معلم پام گیر کرد به لبه ی نیمکت و نردیک بود کله پا شوم که داد معلم درآمد که "یواااش." و خب بعد از آنهمه انتظار اجازه برای من هم صادر شد.

 چی دیگر میتواند مثل یک خودکار جای مداد را بگیرد


آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

موسسه حقوقی برگزار کننده دوره های مدیریت،مالی،حقوقی و زبان اخبار فناوري اطلاعات مشاوره کسب و کار کاردوک و کاريابي نام شناسی و ریشۀ واژه ها وب لژیون همسفر عاطفه payasan دانلود پروژه و پایان نامه و مقاله ...منتظران دانلود رایگان مقاله10